پیشینه تحقیق مدیریت تکنولوژی و چابکی سازمانی

پیشینه تحقیق مدیریت تکنولوژی و چابکی سازمانی

پیشینه تحقیق مدیریت تکنولوژی و چابکی سازمانی به تفکیک به شرح زیر است :

پیشینه داخلی:

    زنجیرچی و الفت (1396) به پژوهشی با عنوان نقش فناوری در دستیابی به چابکی در شرکت های الکترونیک انجام دادند . در این مطالعه، فناوری از سه بعد تولید، محصول و اطلاعات به عنوان عامل تاثیر گذار بر چابکی بررسی شده بود و نتایج حاصل از این مطالعه نیز نشان داد که تمامی ابعاد فناوری به شکل معنی داری می توانند تغییرات چابکی را توجیه نمایند.

     انصاری و همکاران(1395) در تحقیقی به بررسی تاثیر فعالیت های مدیریت تکنولوژی بر قابلیت های چابکی سازمان پرداختند. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت همبستگی و از نظر گردآوری داده ها توصیفی پیمایشی است. جامعه ی آماری این پژوهش، کارشناسان کارخانه فولاد کویر کاشان به تعداد 90 نفر تشکیل دادند که از این تعداد 71 نفر حاضر به همکاری شدند . به منظور آزمون مدل پژوهش از پرسشنامه حاوی 36 سوال به منظور سنجش سازه های تحقیق استفاده شد . نتایج به دست آمده نشان داد که فعالیت های مدیریت تکنولوژی بر قابلیت های چابکی تاثیر مثبت و معنی داری داشته است.

مولوی و همکاران (1395) در مقاله ای به شناسایی عوامل موثر بر توانمند سازی در صنعت هوایی ایران پرداختند. نتایج انها نشان داد از میان 7 توانمندساز در نظر گرفته شده، مدیریت تکنولوژی، به عنوان دومین توانمندساز شناخته شد. این مطالعات نشان داد مدیریت تکنولوژی یکی از نظام های مهم مدیریتی در چابکی است.

    سلاجقه و نیکپور (1393) پژوهشی خود را با عنوان بررسی رابطه ی بین چابکی سازمانی و رضایت شغلی کارکنان سازمانهای دولتی شهر کرمان، به روش پیمایشی و توصیفی – همبستگی انجام دادند؛ برای چابکی، چهار زیر متغیر پاسخگویی، شایستگی، انعطاف پذیری و سرعت را در نظر گرفتند و رابطه ی این زیر متغیرها را با رضایت، تعیین کردند و در پایان به این نتیجه رسیدند که بین زیر متغیرها و رضایت شغلی رابطه ی معناداری وجود دارد.

    ابراهیمیان جلودار(1393) در مقاله ای با عنوان «چابکی سازمانی: سرعت پاسخگویی و انعطاف پذیری سازمانی» به بررسی ارزش چابکی به مثابه محور اساسی سرعت پاسخگویی و انعطاف پذیری سازمانی در برابر تغییرات، پرداخته است. نتایج مطالعه وی نشان داد که سازمانهای سنتی نمیتوانند به نیازهای مشتریان و تغییر و تحولات محیط پیرامون خود، به موقع پاسخ دهند؛ برعکس، سازمانهای یادگیرنده و مجازی به سبب بر خودرداری از چابکی می توانند به تغییر و تحولات محیط پیرامون خود، به موقع پاسخ دهند.

    خناری‌نژاد و نادي‌فر (1392) تحقیقی را با عنوان بررسی شاخص ها و ابعاد TQM که از نوع کاربردی و از جهت نحوه گردآوری داده ها توصیفی از نوع پیمایشی است، با استفاده از پرسشنامه­ ای که پایایی این پرسشنامه 81% ( آلفای کرونباخ) اندازه گیری شده انجام دادند. در این تحقیق حجم نمونه 285 نفر و روش نمونه گیری از نوع تصادفی ساده بوده است. در این پژوهش از آزمون­های کولموگرف – اسمیرنف جهت سنجش نرمال بودن داده ­ها و از آزمون تی تک نمونه­ای جهت آزمودن میزان اجرایی شدن هریک از ابعاد مدیریت کیفیت فراگیر استفاده شده است ضمنا از آمار توصیفی جهت تشریح شرایط دموگرافی پاسخ­گویان استفاده شده است و نرم افزار مورد استفاده در این تحقیق SPSS می باشد. در این تحقیق به نتایجی دست یافته که میانگین کسب شده برای مدیریت کیفیت جامع 915/3 بوده و با توجه به مقدار آماره تی نشان دهنده معنی دار بودن اختلاف با میانگین طیف لیکرت ( عدد 3) در سطح معنی­­ داری 05/0 است، در بخش اجرای سیستم مدیریت کیفیت میانگین 012/4 بوده و اختلاف با میانگین 3 معنی دار ، در بخش مسئولیت پذیری و خدمت رسانی میانگین 312/4 بوده و اختلاف با میانگین 3 معنی دار، در بخش توجه مدیران به آموزش کارکنان میانگین 035/4 اختلاف با میانگین 3 معنی دار، در قسمت مشارکت کارکنان میانگین بدست آمده 656/2 اختلاف با میانگین 3 معنی دار نمی باشد، در بخش استفاده از آمار و اطلاعات در تصمیم‌گیری سازمان میانگین 186/3 در حد متوسط بوده و اختلاف با میانگین 3 معنی دار نمی باشد و در نهایت در بحث عوامل فیزیکی و محسوس سازمان میانگین 858/3 اختلاف با میانگین 3 معنی دار است.

    صالحی، قلتاش و ابراهیمی(1387) تحقیقی را با عنوان بررسی رابطه میان میزان آمادگی دبیران جهت اجرای مدیریت کیفیت فراگیر با فرهنگ سازمانی و اثربخشی مدیران متوسطه شهر مرودشت انجام دادند. در این تحقیق ﺟﺎﻣﻌﻪ آﻣﺎري ﺗﻤﺎﻣﻲ دﺑﻴﺮان ﻣﻘﻄﻊ ﻣﺘﻮﺳﻄﻪ ﺷﻬﺮ ﻣﺮودﺷﺖ ﺑﻮده اﻧﺪ. روش نمونهﮔﻴـﺮي ﺑـﻪ ﺻـﻮرت ﻃﺒﻘـﻪ ای ﺗﺼﺎدﻓﻲ ﺑﻮده و ﺑﺮاي ﺗﻌﻴﻴﻦ ﺣﺠﻢ ﻧﻤﻮﻧﻪ از ﻓﺮﻣﻮل ﻛﻮﻛﺮان اﺳﺘﻔﺎده ﺷﺪ ﻛﻪ ﺣﺠﻢ ﻧﻤﻮﻧﻪ 299 ﻧﻔﺮ ﺑﺪﺳﺖ آﻣـﺪه و از اﻳﻦ ﺗﻌﺪاد 108 ﻧﻔﺮ را دﺑﻴﺮان ﻣﺮد و 191 ﻧﻔﺮ را دﺑﻴﺮان زن ﺗﺸﻜﻴﻞ داده اﻧﺪ. ﺟﻬﺖ ﺟﻤﻊ آوري داده ﻫﺎ در اﻳﻦ ﭘﮋوﻫﺶ از ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ ﻫﺎي ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﻛﻴﻔﻴﺖ ﻓﺮاﮔﻴﺮ و ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺳﺎزﻣﺎﻧﻲ و اﺛﺮﺑﺨﺸﻲ ﺳﺎزﻣﺎﻧﻲ اﺳـﺘﻔﺎده ﺷـﺪه است. نتایج تحقیق نشان داد که ﻣﺘﻐﻴﺮﻫﺎي ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﻛﻴﻔﻴﺖ ﻓﺮاﮔﻴﺮ و ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺳﺎزﻣﺎﻧﻲ ﻣﻲ ﺗﻮاﻧﻨﺪ اﺛﺮ ﺑﺨﺸﻲ ﻣﺪﻳﺮان را ﭘﻴﺶ ﺑﻴﻨﻲ کنند. از ابعاد ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﻛﻴﻔﻴﺖ ﻓﺮاﮔﻴﺮ، اﺑﻌﺎد ﻣﺸﺘﺮي ﻣﺪاري، ارزﺷﻴﺎﺑﻲ، ﺑﻬﺒﻮد ﻣﺴﺘﻤﺮ و ﺗﺼﻤﻴﻢ ﮔﻴﺮي در ﺗﻌﻴﻴﻦ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺳﺎزﻣﺎﻧﻲ دﺑﻴﺮان ﻧﻘﺶ دارند. از اﺑﻌﺎد ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﻛﻴﻔﻴﺖ ﻓﺮاﮔﻴﺮ، اﺑﻌﺎد ﻣﺸﺘﺮي ﻣﺪاري و ارزﺷﻴﺎﺑﻲ در اﺛﺮ ﺑﺨﺸﻲ ﻣﺪﻳﺮان ﻧﻘﺶ دارند. از ابعاد فرهنگ سازمانی، اﺑﻌﺎد ﻣﺸﺘﺮي ﻣﺪاری، ارزﺷﻴﺎﺑﻲ، اﺑﺘﻜـﺎر، ﻫـﺪاﻳﺖ، ﻫﻤـﺎﻫﻨﮕﻲ و ﻣـﺴﺌﻮﻟﻴﺖ در ﺗﻌﻴﻴﻦ اﺛﺮﺑﺨﺸﻲ ﻣﺪﻳﺮان ﻧﻘﺶ ﺑﺴﺰاﻳﻲ دارﻧﺪ.

    بهارستان، اکبری و شائمی برزکی(1391) تحقیقی با عنوان تحلیل تأثیر فن آوری اطلاعات و مدیریت کیفیت جامع بر عملکرد سازمان در ﺟﺎﻣﻌﻪ آﻣﺎري 368  ﻧﻔﺮ از ﮐﺎرﮐﻨﺎن ﺷﺮﮐﺖ ﺗﻮزﯾـﻊ  ﺑـﺮق ﻣﻨﻄﻘـﻪ­اي ﻏﺮب اﺳـﺘﺎن  ﮐﺮﻣﺎﻧﺸـﺎه  و ﺑﯿﻦ188 ﻧﻔـﺮ نمونه انجام دادند. این ﭘـﮋوﻫﺶ از ﻧــﻮع ﻫﻤﺒﺴـﺘﮕﯽ اﺳـﺖ. ﺟﻬـﺖ ﺟﻤـﻊ آوري داده ﻫﺎ، از ﭘﺮﺳﺶنامه ﻓـﻦ ﻣﺎرﺗﯿﻨﺰ ﻟﻮرﻧﺰ و ﻫﻤﮑﺎران(2004) و ﭘﺮسشنامه ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﮐﯿﻔﯿﺖ ﺟﺎﻣﻊ ﺷﯿﯿﻪ و وﯾﻮ(200) و پرسشنامه ﻋﻤﻠﮑﺮد ﺳـﺎزﻣﺎنی ﮐﻪ ﺗﻮﺳﻂ ﻣﺤﻘﻘﺎن ﺳﺎﺧﺘﻪ ﺷـﺪه ﺑـﻮد، اﺳﺘﻔﺎده ﺷﺪ. ﺑﺮرﺳﯽ ﭘﺮﺳﺶ ﻧﺎﻣﻪ ﻫﺎ ﺣﺎﮐﯽ از آن ﺑﻮد ﮐﻪ اﺑﺰارﻫﺎي اﻧﺪازهﮔﯿﺮي از رواﯾـﯽ ﻣﺤﺘﻮاﯾﯽ و ﭘﺎﯾﺎﯾﯽﺧـﻮﺑﯽ ﺑﺮﺧـﻮردار ﻫﺴﺘﻨد. ﺗﻮﺳﻂ ﻧﺮم‌افزارهای LISREL وSPSS داده­های تحقیق ﻣـﻮرد ﺗﺠﺰ ﯾـﻪ و ﺗﺤﻠﯿـﻞواﻗـﻊﺷـﺪﻧﺪ. ﻧﺘـﺎﯾﺞ ﺣﺎﺻـﻞ از تحلیل رﮔﺮﺳﯿﻮن ﺧﻄﯽ و ﮔﺎم ﺑﻪ ﮔﺎم در سطح 95% ﻧﺸﺎن داد ﮐﻪ ﻓﻦآوري اﻃﻼﻋﺎت ﺑﺎ متغیرهای ﻣـﺪﯾﺮﯾﺖ کیفیت ﺟـﺎﻣﻊ و ﻋﻤﻠﮑـﺮد ﺳﺎزﻣﺎﻧﯽ و ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﮐﯿﻔﯿﺖ ﺟﺎﻣﻊ ﺑﺎ ﻋﻤﻠﮑﺮد ﺳﺎزﻣﺎﻧﯽ راﺑﻄﻪ ﻣﺜﺒﺖ و ﻣﻌﻨﯽ داري دارﻧد. از ﺳﻮي دﯾﮕﺮ ﻧﺘﺎﯾﺞ ﺑﺮرﺳﯽ ﻫـﺎ ﻧﺸـﺎن داد ﮐﻪ ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﮐﯿﻔﯿﺖ ﺟﺎﻣﻊ در ﺗﺄثیرﮔﺬاري ﻓﻦ آوري اﻃﻼﻋﺎت ﺑﺮ ﻋﻤﻠﮑﺮد ﺳﺎزﻣﺎﻧﯽ داراي ﻧﻘﺶ ﻣﯿﺎﻧﺠﯽ ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ. ﻫـﻢﭼﻨـﯿﻦ در اﯾﻦ ﺗﺤﻘﯿﻖ ﺟﻬﺖ آزﻣﻮن ﻣﺪل ﻣﻔﻬﻮﻣﯽ ﺗﺤﻘﯿﻖ از ﻣﺪل ﻣﻌﺎدﻻت ﺳﺎﺧﺘﺎري اﺳﺘﻔﺎده ﺷﺪ ﮐﻪ ﻧﺘﺎﯾﺞ ﺣﺎﮐﯽ از ﺑﺮازش ﻣﻄﻠـﻮب ﻣـﺪل ﺑﻮد و ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ دﻟﯿﻞ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻣﺪل ﺗﺠﺮﺑﯽاراﯾﻪ ﺷﺪه اﺳﺖ.

پیشینه خارجی:

      مطالعاتی که زائین و همکارانش(2015) در رابطه با تکنولوژی و چابکی سازمانی در شرکت های ساخت و ساز مالزی انجام دادند، به این نتیجه رسیدند که سیستمهای سخت افزاری یا کاربران تکنولوژی تاثیر مستقیمی بر چابکی سازمان دارد . همچنین شرکت ها در رابطه با تکنولوژی نیازمند مجموعه فرایندها (فعالیت هایی) هستند که برای پاسخ گویی به نیاز مشتریان به صورت چابک عمل کنند و تحقق این امر در محیط پویای امروزی در ایجاد قابلیت هایی است که زمینه این امر را فراهم سازد.

مایکل و همکاران (2014) در تحقیقی با عنوان “سازمانهای چابک در مدیریت معاصر (ظهور، توسعه و کاربردهای آن)”، به بیان مفهوم چابکی پرداخته و عوامل و مؤلفه های سازمان چابک را بررسی کرده است. از دیدگاه او ابعاد چابکی در بخش دولتی و اولویت هایی که بخش سیاستگذاری سازمانها بر آن تأکید کرده و بیشتر سازمان های دولتی چابک، مدنظر داشته اند؛ عبارتند از: ۱. تغییر سازمانی؛ ۲. رهبری؛ ۳: فرهنگ و ارزش ها؛ ۴. مدیریت عملکرد؛۵. خدمت به مشتری؛ ۶، دولت الکترونیک و ۷. مدیریت زنجیره های تأمین.

آلبرت(2013) در پژوهشی با عنوان بررسی چابکی سازمانی با طراحی چارچوبی نظری، به بررسی این موضوع در بین مدیران استرالیایی پرداخته و نظریات نمونه ای ۲۰۰ نفر از آنان را در مورد چابکی جمع آوری کرده است. نتایج مطالعه نشان داد که مدیران استرالیایی با آگاهی از میزان چابکی سازمانی خود می توانند به درک و آگاهی بهتری از سازمانشان برسند و نگاه جدیدتری به آن داشته باشند.

تسنگ و همکاران (2013)،به بررسی و شناسایی عوامل تاثیرگذار بر توانمندسازی در بین صنایع اندونزی پرداختند. یافته های آنها نشان داد از میان 11توانمندساز در نظر گرفته شده، مدیریت تکنولوژی، به عنوان یکی از مهمترین توانمندسازهای چابکی شناخته شد.

بلدربوس و  همکاران(2008) در تحقيقي به بررسي انتقال تكنولوژي درون شركت و R&D وابسته به خارج پرداخته ­اند. اين تحقيق برآوردي از مدل پوياي بهره وري مي باشد، كه بر روي يك نمونة بزرگ از شركت­هاي توليدي ژاپني در بين سال هاي 1996 الي 1997 و الي 2000 صورت پذيرفته است. نتايج اين مطالعه نشان مي‌دهد كه هر دو R&D وابسته به خارج و انتقال تكنولوژي درون شركتي به رشد بهره وري كمك مي­كند. در عين حال انتقال تكنولوژي حاشيه سود را كاهش مي دهد.

برانستتر و ر انگ چن (2006)در تحقيقي تأثير انتقال تكنولوژي و R&Dبر رشد بهره وري در صنعت تايوان را مورد بررسی قرار داده ­اند. آنها يك تجزيه و تحليل عملي مقايسه­ا­ي و تطبيقي از تأثير هزینه R&D و خرید تكنولوژي خارجي وي خروجي­ها و هرهوري در صنايع تايوان انجام داده­اند. نتايج حاصله با استفاده از تجزيه و تحليل رگرسيون عموما از نتايج بكارگيري R&D و هزینه هاي مربوط به خريد تكنولوژي خارجي حمايت و مورد تأييد قرار گرفته و به طور مثبت به  رشد بهره وري شركت هاي تايواني كمك كرده است.