هزينه هاي اقتصادي جنگ تجاري

هزينه هاي اقتصادي جنگ تجاري

در 8 مارس 2018 رئيس جمهور ترامپ دستور تعرفه ي 25 درصدي بر واردات فولاد و تعرفه ي 10 درصدي بر واردات آلومينيوم را صادر كرد كه در تاريخ 23 مارس 2018 تاثير گذار بود . شركاي عمده تجاري ايالات متحده آمريكا در حال حاضر اقدامات بالقوه اي را عليه ايالات متحده آمريكا با تصويب تعرفه هاي خود صورت داده اند كه منجر به جنگ تجاري شده است.
با اين حال رئيس جمهور ترامپ نشان داده است كه نتيجه ي بالقوه ي مصوبه ي او مي تواند به طور واقعي با وضع تعرفه هاي خارجي در برابر صادرات ايالات متحده آمريكا كاهش يابد. نظريه ي بازي نمي تواند پيش بيني واضحي از راه حل نهايي “بازي مرغ ” انجام دهد زيرا كه نتيجه تعادلي بازي بستگي به ارزش واقعي تجارت ايالات متحده آمريكا و شركاي تجاري اش دارد.
بخش عمده اي از ادبيات اقتصاد نشان مي دهد كه تجارت بين المللي در گذشته به نفع رشد اقتصادي كشورهاي تجاري با اجازه دادن به كشورها در توليد محصولات و خدمات بيشتر خود بوده است. اگرچه براي كشورهاي بزرگ مثل ايالات متحده آمريكا تجربيات گذشته نشان مي دهد مصرف كنندگان ايالات متحده آمريكا از افزايش تجارت به طور غيرمستقيم زياد مي شود. زيان شركت هاي خارجي به وسيله ي شركت هاي داخلي قدرت بازار را نسبت به قبل از تجارت كاهش مي دهند. به عنوان مثال واردات خودرو هاي خارجي در حدود سه دهه ي گذشته به طور قابل ملاحظه اي سهم بازار را كه توسط خودروسازان آمريكايي بدست آمد كاهش داد. بر اساس هزينه هاي ثابت مرتبط با رفتار فعلي تجارت ، يك جنگ تجاري ناگهاني مي تواند يك اخلال كوتاه مدت قابل توجهي ايجاد كند كه بيشتر از تاثير طولاني مدت افزايش قدرت بازار است. بنابراين‌ تصميمات‌ برنامه ریزی نشده به‌تناسب‌ (شدت‌ تهديد) ، (تداوم‌ زماني) و (درجه‌ آگاهي) متفاوت‌ هستند.

با اين حال حتي در كوتاه مدت ، تغييرات در تجارت بين المللي تاثير ديگري بر اقتصاد ايالات متحده آمريكا دارد كه ناشي از ” حساب مالي ” در تعادل تراز پرداخت بين المللي است . علي الخصوص نقص در ” حساب جاري ” كه تجارت كالاها و خدمات را بيان مي كند بايد كاملا با مازاد موجود در ” حساب مالي ” كه تجارت در دارايي ها و بدهي ها را دنبال مي كند جبران شود به زبان ساده تر ايالات متحده آمريكا براي جبران كسري تجاري خود از فروش دارايي ها شامل بدهي هاي خزانه داري به كشورهاي خارجي پرداخت مي كند . يك جنگ تجاري كه به طور موثري اقتصاد ايالات متحده آمريكا را بسته نگه دارد به اين معناست كه خزانه داري ايالات متحده آمريكا بايد بدهي خود را به طور انحصاري به خانوارهاي ايالات متحده آمريكا بفروشد.به اين معنا كه سرمايه در دسترس را براي سرمايه گذاري خصوصي ايالات متحده آمريكا كاهش دهد . با اين حال بازگشايي تجاري اثر متفاوتي دارد و به خزانه داري ايالات متحده آمريكا اجازه مي دهد كه بدهي هاي بيشتري را در بازارهاي سرمايه جهاني بفروشد. به اين ترتيب آزادسازي سرمايه براي سرمايه گذاري در پروژه هاي داخلي صورت مي گيرد.حساب ملي به طور عمده در مطالعات قبلي ناديده گرفته شده است وبه دستاوردهاي اقتصادي ناشي از افزايش تجارت توجه نشده است.