سابقه پژوهش کارآفرینی درونسازمانی و نمودهای آن در سازمان
جدول زیر سابقه پژوهش کارآفرینی درونسازمانی و نمودهای آن در سازمان و عوامل مؤثر بر آن تعیین شده را نشان میدهد.
نویسندگان | محورهای اصلی |
---|---|
کوین و اسلوین (1989) | سه دسته متغیر بر وضعیت کارآفرینی در سازمانهای موجود اثر میگذارد که منجر به بهبود عملکرد شرکت میشود. متغیرهای خارجی شامل پیچیدگی فناوری، پویایی، تلاطم و تغییر چرخه عمر صنعت. متغیرهای راهبردی مانند مأموریت و راهبرد و تاکتیکهای رقابتی و متغیرهای داخلی مانند ارزشها و باورهای مدیریت ارشد و جوسازمانی. تأکید این الگو در اثرگذاری قوی وضعیت کارآفرینی در سازمان بر عملکرد شرکت است. |
استاپفورد (1994) | کارآفرینی شرکتی به سه دسته تقسیم میشود: کارآفرینی درونسازمانی که بخشی از سرمایه گذاری مخاطره پذیر شرکت است، دگرسازی و بازسازی شرکتهای موجود و سوم تغییر قوانین صنعت. |
گات و گیسبرگ (1999) | عوامل محیطی مانند رقابت، فناوری، عوامل اجتماعی و سیاسی؛ رهبران راهبردی مانند ویژگیها، ارزشها و باورها و رفتار رهبران؛ تشکیلات سازمانی مانند راهبرد، ساختار، فرایند و ارزشهای محوری؛ و نهایت عملکرد سازمان مانند اثربخشی، کارایی، افراد ذینفع و رضایت شغلی بر کارآفرینی شرکتی در سازمان اثر میگذارند. کارآفرینی شرکتی از دو راه خود را نشان میدهد: تولد یک کسب و کار جدید در درون سازمان موجود و پیکره بندی سازمان با بازسازی. |
ترنبرری (2001) | کارآفرینی شرکتی را به چهار نوع راهبردی تقسیم میکند: سرمایه گذاری مخاطره پذیر شرکتی- کارآفرینی درون سازمان- دگرسازی سازمانی و شکستن قوانین صنعت. |
گوسن و همکاران (2002) | سه عامل مدیریت، نوآوری و پیش گامی بر کارآفرینی درونسازمانی اثر میگذارد. |
فن و همکاران (2009) | قابلیت بکارگیری ساختارها و فرایندهای قدیمی شرکتها در بافت جدید مطرح میشود و اینکه چگونه راهبردها و سازوکارهای مناسبی برای کارآفرینی سازمانی و درونسازمانی بکار بریم. کارآفرینی درونسازمانی را دو حالت میتوان دید: سرمایه گذاری مخاطره پذیر شرکتی و کارآفرینی راهبردی. سرمایه گذاری مخاطره پذیر شرکتی در توسعه کسب و کارهای جدید و شکلهای جدید کسب و کار نمایان میشود که میتواند شامل ایجاد واحدهای نیمه مستقل یا مستقل یا شرکتهای مستقل باشد و کارآفرینی راهبردی ابعاد گوناگون بازسازی سازمانی در شرکتها را نشان میدهد. کارآفرینی راهبردی در فعالیتهای بازسازی ریشه دارد که توانایی شرکت برای رقابت و خطرپذیری را افزایش میدهد که گاهی امکان دارد کسب و کارهای جدید را نیز دربرگیرد. کارآفرینی راهبردی بهعنوان شناسایی و بهکارگیری فرصت ها تعریف شده است درحالیکه بهطور همزمان مزیت رقابتی ایجاد و آن را حفظ کند. |
مراحل و اصول کلی مشترکی در فرایند کارآفرینی درونسازمانی و رفتارهای کارآفرینان دیده شده است از جمله مراحل چهارگانه ذیل که کانتر آن را در سال 1983 ارائه کرده است .
مرحله اول: معین کردن مشکل یا مسئله؛
مرحله دوم: ائتلاف (اتحاد موقتی)؛
مرحله سوم: تجهیز و تکمیل؛
مرحله چهارم: ترك / جانشینی محیط کارآفرینی درونسازمانی (کیا کجوری و جعفریان، 1391، 4).
همه ویژگیهای خوب فعالیت کارآفرینانه درونسازمانی به شرح ذیل میباشد :
عملکرد سازمان در محدودهی فناوری، تشویق ایدههای جدید، ترغیب آزمون و خطا، مجال شکست، نبود مانع بر سر راه فرصت، در دسترس بودن و محیا بودن منابع، روش چندگانه ی کار گروهی، افق بلندمدت، طرح داوطلب، سیستم پاداش مناسب، وجود بانیان و پشتیبانان، حمایت مدیران رده بالا . سازمانی که میخواهد محیط کارآفرینانه درونسازمانی ایجاد کند باید رویه ای را برای این کار در پیش گیرد. این کار را میتوان بهصورت داخلی انجام داد.
کارآفرینی منحصر به سازمانهایی با اندازه خاصي نيست و نيز مربوط به دوره خاصي از حيات سازمان نميگردد؛ بلکه در يک محيط رقابتي، کارآفرینی يک جزء بسيار مهم براي موفقيت سازمان است.
تفاوت کارآفرینی سازماني و کارآفرینی درون سازماني در اين است که کارآفرینی سازماني شرايط و بستري را در سازمان فراهم ميکند که اولاً همواره هر شخص يا گروهي که بخواهد فرآيند کارآفرینی درون سازماني را طي کند بتواند آن را سريع، راحت و اثربخش به اجرا در آورد و ثانياً، محرک، مشوق و آموزش دهنده افراد براي اجراي فعالیتهای کارآفرينانه باشد (برزوئي، 1392، 25). امروزه کارآفرینی سازماني و کارآفرینی درون سازماني بهعنوان دو راهبرد متفاوت براي ايجاد تحول در سازمانها مطرحاند. در کارآفرینی درون سازماني، فرد آغازگر فعالیتهای مخاطرهآميز در سازمان است که به او کارآفرين سازماني ميگويند؛ ولي در کارآفرینی درون سازماني، کل کارکنان و سازمان داراي روحيه کارآفرینی هستند. به عبارت ديگر در کارآفرینی درون سازماني، کليه مراحل فرآيند کارآفرینی از کارآفرين سازماني نشأت ميگيرد و نهايتاً به تکميل و اجراي يک تفکر در درون سازمان منجر ميشوند؛ ولي در کارآفرینی سازماني، ساختارها و فرهنگ سازمان تغيير ميکند؛ گروههای کارآفرين تشکيل ميشوند و درنهایت، يک بينش و فهم مشترک در بين مديران و کارکنان ايجاد ميگردد (حجازی و همکاران، 1394، 85).
مطالبتون بسیار عالی بود با تشکر.
بخش های که نیاز داشتم را دیدم. برای کار من مفید و جامع بود.
عالی و مفید
به خیلی از دوستانم پیشنهادش کردم.
بسیار عالی و ناب
از شما ممنونم که چنین مطلب پرکاربردی و مهمی که هر کس به نظر من باید بداند را به صورت رایگان در سایت خود قرار دادید
مطالب بسیار کاربردی و مفید بیان شده است. سپاس از سایت خوبتون
خیلی عالی. ممنون از زحماتتون
عالی بود. ممنون
ممنون عالی بود.
عالی من واقعا از وقتی که گذاشتین ممنونم. سرتون سلامت
انقدرررر کامله که جای حرفی نمی مونه. شمارو واقعا قبول دارم.
واقعا ممنونم بابت از مطلب
بسیار یاری کننده بود.